3 خبرهایی داغ داغ از همه چی 4 |
گاهی اوقات در گوشه و کنار شاهدیم که به بهانه های گوناگون حرفهایی عله سفرهای استانی دولت زده میشه . شاید این یادداشت بهانه ای باشه که در این مورد کمی فکر کنیم !
سفرهای استانی در بوته نقد و تحلیل از زوایای چندگانه ای قابل بررسی اند. از برخی ابعاد، این سفرها می تواند مورد انتقاد باشد. اما قطعا از ابعادی دیگر می توان این سفرها را مطلوب ارزیابی کرد. آشنایی با مسائل روزمره مردم، استانها و شناخت چالش ها و ظرفیت های موجود کشور بطور عملیاتی، از نزدیک، مستقیم و بلاواسطه یکی از ابعاد بسیار مهم سفرهای استانی است.
تحکیم ارتباط با مردم و تکریم آنها بعد دیگری از اهمیت سفرهای استانی است که بعنوان دستاورد تلاش دولت نهم قابل ذکر است.
آنچه که موجب می شود سفرهای استانی بعنوان نقطه قوت و دستاورد برجسته رئیس جمهور نهم تلقی شود، همانا دو بعد پایداری ارتباط با استانها و مردم و نیز عدم اتکاء به گزارش های رسمی صرف می باشد.
کارشناسان ستادی دولتی تصدیق می نمایند که آشنایی میدانی با مسائل، ضمن تزریق انرژی مضاعف، موجب اطلاعاتی می شود که گاه در گزارش های رسمی یا درج نمی شود و یا اینکه گاه عبارات و کلمات آن گزارش ها عمق مصائب یا شیرینی ها را نشان نمی دهند. اتکای به گزارش های اداری، گاه موجب دوری از حقیقت می شود و عرصه را بدرستی نشان نمی دهد.
بنابراین ایده و عمل دکتر احمدی نژاد از این حیث مناسب شمرده می شود.
نکته اساسی مورد تحسین در خصوص سفرهای استانی رئیس جمهور و هیات دولت، استمرار ارتباط و نزدیکی است که مورد غفلت قرار نگرفته است. احمدی نژاد علیرغم همه دشواریها، این برنامه را به سختی دنبال کرده است.
آنچه که به اجمال می توان در خصوص سفرهای استانی دولت نهم ذکر است این است که سفرهای استانی برای شناخت ظرفیت ها و مصائب کشور و برای تحبیب و تکریم آحاد مردم ایران، بسیار قابل تمجید است. از طرفی ارزش غایی سفرهای استانی کمک به مرحله شناخت و راهنمایی در اتخاذ تصمیمات کلان کشوری و ملی در ستاد است. اطلاعات سفرهای استانی در تلفیق با گزارش نهادهای رسمی می تواند مدل مقبولی برای تصمیم سازی در سطح هیات وزیران باشد و آن اطلاعات برای ترسیم آینده و بهبود وضع جاری کارگشا خواهند بود چرا که سفرهای استانی هیئت دولت نهم، حضور جدی کابینه و تصمیم سازی در استان مربوطه است.
نکته ی دیگری که قابل ذکر است ؛ سفرهای استانی، حضور بی واسطه در میان مردم و تشکیل جلسات کابینه در تمامی نقاط کشور که در مواردی پای هیچ مسئولی حتی در سطح مدیرکل نیز به آنجا نرسیده بود، مصداق بدون ابهامی از مردم سالاری دینی است.
مورد دیگری هم که مغفول مانده این است که این سفرها همدلی مردم از اقوام و مذاهب متفاوت را در پی دارد.
نکته ی قابل توجه دیگر در این زمینه بیانات راه گشای مقام معظم رهبری است. ایشان در موارد متعدد و بسیاری این سفرها را تمجید کرده و مورد بررسی قرار داده اند . اینجا دو نمونه را متذکر میشوم . برای دیدن نمونه های دیگر میتوانید به لینک حمایات رهبری مراجعه کنید:
سفرهاى استانى بسیار کار خوب و برجسته و لازمى بود و من واقعاً تعجب میکنم که بعضیها چطور کارى را که اینجور واضح است که خوب است، انکار میکنند و زیر سئوال میبرند. این براى وزرا، براى رئیسجمهور، براى عوامل اجرائى و دولت خیلى زحمت دارد و کار بسیار طاقتفرسائى است؛ لکن آنچه که محصول این کار میشود، عبارت است از روشن شدن فاصلهى بین نگاهِ از دور به حقایق یک کشور و نگاهِ از نزدیک؛ این، خیلى فرق میکند. بنده سالها کار اجرائى کردهام و آشنا هستم. دو جور انسان قضایا را مىبیند: گزارشهاى خوبى که براى انسان مىآید؛ گزارشهاى کامل به حسب ظاهر که هیچ ایرادى هم ندارد و درست هم هست - گزارشها را انسان میخواند و مباحثه هم میکند - لکن آنچه که محصول این گزارشهاست، با آنچه که محصول نگاهِ از نزدیک است، فاصلهى بسیار زیادى دارد. دیدن واقعیت، رفتن به مناطقى که امید این را نداشتند که مسئولان بلندپایه حتّى به یاد آنها بیفتند، کار خیلى بزرگى است و این کار خیلى کار باارزشى است. بعضى از شهرهائى که مسئولان کشور - رئیسجمهور و وزرا - به آنجا رفتند، هرگز در طول این مدتها شاید یک مدیرکل را هم ندیده بودند که برود و از آنها احوالى بپرسد؛ سئوالى بکند؛ اما ناگهان مىبینند رئیسجمهور جلوى آنهاست! این، خیلى کار مهمى است. مبادا این کار مهم را خراب کنید. آنچه انجام گرفت، شروع یک حرکت مبارک بود؛ اما باید این حرکت تا نهایت خط برود، تا آن برکات به طور کامل حاصل بشود.
البته این سفرها، برکات جنبىِ فراوان دیگرى هم داشته است. (9/4/1386 در دیدار با رئیس جمهور و کارگزاران نظام)
یکی از هدفهای من در سفرهائی که سالهای گذشته به استانهای مختلف کشور میکردم و در سفرها هم میگفتم، همین بود که دولتمردان را به توجه هر چه بیشتر به نقاط آسیبدیده و آسیبپذیر و محروم در کشور متوجه کنم؛ توجه آنها را به این نقاط جلب کنم. امروز خوشبختانه این مقصود حاصل شده است؛ یعنی یکی از برنامههای دولت خدمتگزار همین است که همهی استانها و همهی شهرها و شهرستانها را، به طور مستقیم زیر دید قرار میدهد. (15/2/1387 دیدار با عشایر و مردم ممسنی )
حضرت آقا در دیدار با کابینه ی آقای خاتمی هم این آرزو را مطرح کرده بودند که متاسفانه در آن دولت عملی نشد :
وضع روستاها، وضع بدى است. به نظر من باید به روستاها و معضلات مردم خیلى توجّه شود. یکى از چیزهایى که من مىخواهم در این زمینه جدّاً به آقایان توصیه کنم، این است که به نقاط محروم بروید و با مردم به طور روبهرو تماس بگیرید و در جریان کارهایشان قرار گیرید. خود این سفرهایى که انجام مىشود - بخصوص به نقاط دوردست و محروم - خیلى باارزش و بابرکت است؛ چون انسان را در واقعیتهایى قرار مىدهد که آنها را شنیده است. گزارش خیلى مىخوانیم؛ اما گزارشى که انسان از نزدیک آثار آن را لمس کند، انصافاً تأثیر دیگرى دارد. بنابراین، به نظر من به مسأله اقتصادى - که مشکلات مردم عمدتاً امروز بر محور مسائل اقتصادى است - خیلى باید توجّه شود؛ بعضى از بخشها در این زمینه بیشتر کار کنند. ( 2/6/1378 در دیدار با آقای خاتمی و هیئت وزیران )
پس از نظر رهبری هم که به عنوان میزان در مسائل هستند ؛ اینکار کاملا مورد نیاز بوده که در دولت های قبلی مورد غفلت قرار گرفته اما در دولت نهم بطور جدی انجام شده است.
با همه اینها نباید فراموش شود که روسای جمهور قبل نیز در این خصوص علائقی داشته اند اما هرگز موفق به اجرای آن نشده اند و اگر سفری هم بوده بیشتر به یک بازدید تشریفاتی شبیه بود و یا به منظور افتتاح فلان طرح و پروژه صورت می گرفت. میشود احتمال داد گذشتگان با اولویت بیشتری بدنبال ساختار و سیستم سازی بوده اند که اگر خوشبینانه نگاه کنیم بدلیل صعوبت تغییر در نظام ایرانی و یا عدم سماجت چندان با موفقیت همراه نبوده است و از حین حیث سفرهای استانی محدود و موردی ، برای آنها ایده مطلوب تری بنظر می آمد.
¤ نویسنده: احمدی
- دوستان ابتدا باید توجه کنند که اگر هاشمی و خلف او سنگ اول سازندگی را بر معیار های عقلایی می گذاشتند نه حزب بازی ، وضعیت ما نه این گونه نبود و دیوار از پیش کج بنا شده نیاز به مرمت نداشت .
- درگیری های فراوان و زد و خورد ها در پارک ها و دانشگاه ها .
- حادثه کوی دانشگاه و افتضاحات بعدی آن . میلی به باز کردن پرونده مشتی اراذل ندارم ولی هنوز در مورد بی سیم های وزارت کشور خاتمی که در دست کودتاچیان بود به مردم توضیح داده نشده است و اگر نبود تدابیر رهبری و هوشیاری مردم ،کشور ما به سرنوشت گرجستان دچار شده بود...
- قتل های زنجیره ای که حادثه ای کم نظیر از تمامی جهات علی الخصوص نحوه برخورد با عاملین و بی آبرو کردن نظام و دستگاه اطلاعاتی کشور توسط خود مسئولین بود .
- درگیری های شورای شهر تهران .
- ماجرای مشکوک و تامل برانگیز ترور حجاریان .
- هجمه بی وقفه به اسلام ، ائمه اطهار ، امام خمینی ، رهبری ، شهدا ،سپاه ، شورای نگهبان و... .
- تخریب باورهای دینی و اعتقادی با شدیدترین بمباران تبلیغاتی با پول بیت المال و از جیب خودمان .
- ماجراهای غم انگیز مجلس ششم که تنها کاری که نکردند توجه به مردم بود .
- تحصن نمایندگان مجلس ششم که نقش اپوزوسیون در داخل را به خوبی ایفا نمودند .
- سرقت اسناد بکلی سری مملکت به راحتی و با حمایت دولت (فیلم قتل های زنجیره ای ، نامه سعید امامی در خصوص مطبوعات و...) و در اختیار دشمنان قرار دادن آنها برای بهره برداری تبلیغاتی .
- لو دادن تصمیمات شورای عالی امنیت ملی به نحوی که رادیوهای بیگانه شاید یک ساعت بعد از آنها اطلاع داشتند .
- استعفا و تهدید به استعفاء اکثر فرمانداران و استانداران در رابطه با تحصن نمایندگان .
- نامه نگاری به رهبری برای خوردن جام زهر(قبل از حمله آمریکا به عراق) .
- تشبیه محرومان به لشگر قابلمه به دست ها
- نامه خیلی محرمانه خاتمی به بوش که ما دست از حمایت لبنان و حماس و فلسطین و بی خیال شدن اترژی هسته ای به این شرط که به ما حمله نکنند . نامه دولت خاتمی به بوش در زمان حاکمیت دولت اصلاحات مخفی ماند ولی درسال 85 افشا شد. اخیراً هم باز ازسوی مشاور عالی بوش پدر و پسر تأیید شد، این نامه این قدر ذلیلانه و منفعلانه است که آدم را به یاد مواضع حکومت پهلوی و شاه سلطان حسین می اندازد! به بوش بگوییم که ما حاضریم حزب الله لبنان را خلع سلاح کنیم، آقای صادق خرازی سفیر سابق ایران در پاریس، عامل ارسال نامه ننگین 2003 به آمریکا ، روزنامه "وطن امروز" سندش را نیز درج کرد. گفتند ما که رفتیم این نامه را به بوش دادیم، بوش گفت چه کسی جرأت کرده چنین نامه گستاخانهای را بنویسد؟ حزب الله لبنان را خلع سلاح کنیم، از حمایت فلسطین دست برداریم، در بحث عراق همکاری کنیم، هستهای را هم هرچه شفاف تر کنیم تا ما را از لیست شرارت خارج کنند!
- سفر رییس جمهور سابق به صورت سری به کنفرانس گروه بیلدربرگ(فراماسونری-صهیونیستی) در سال 1999و ارائه تز گفتگوی تمدنها و تصویب آن یک سال بعد 2000در سازمان ملل و نامگذاری سال 2001به این نام و در پی آن ارائه تز جنگ تمدن ها توسط ساموئل هانتینگتون در آمریکا .
- دست دادن رئیس جمهور سابق با زنان در ایتالیا که ابتدا تکذیب بعدا توجیه شد و سکوت مرگبار همه در خصوص بدیهی ترین چیز(حرام بودن) حتی علما و بی آبرو کردن شیعیان در بین مسلمین - شخصی که خود رو فرزند زهرا می داند و پاک بی عیب ؛ چگونه با زنان اجنبی دست میدهد ؛ آیا فرزند زهرا و علی این گونه است؟
- رییس جمهور سابق فرمودند: عطای قدرت را به لقایش بخشیدم ، نمیدانم چه شده دوباره هوس رییس جمهور شدن به سرشان زده است !
- خدمت به آمریکا و دشمنان نظام به خاطر نفوذ دادن سکولاریسیم در بدنه جامعه و دولت .
- سید بزرگوار! تو سید آنهایی هستی که امام حسین (ع) را خشونت طلب خواندند وگرنه ملت آنقدر هم ساده نیستند که سه سال پیش را فراموش کنند .
- طرح شعار زنده باد مخالف من (فقط شعار نه عمل) و دفاع از آزادی بیان (البته به این بهانه توهین های بزرگی در این زمینه به مقدسات صورت گرفت که خاتمی برای رفع آنها اقدام موثری نکرد) بزرگترین اقدامات چشمگیر دولت اصلاحات بود که در کنار همین ها افتضاحات شدیدی رخ داد که خاتمی نسبت به آنها کم توجهی می کرد .
- اخیراً هم آقای خاتمی وقتی از آمدن یا نیامدنش سخن گفت، تأکید کرد که اگر بیاید، حتماً باید اصلاحات را تعریف کند. خب چیزی که بزرگان و سردمداران آن هنوز در تعریفش به یک معنای مشترک نرسیده اند، چه طور مدعی هستند که مردم دنبال آن بودند و امروز هم تشنه آن هستند؟!
- آقای ابطحی گفتند که اصلاحات یک "نه" بود به جریان حاکم، خب سئوال این است که جریان حاکم قبل از دوم خرداد چه کسانی بودند، دولت سازندگی و کارگزاران الآن در کدام جبهه هستند؟ اکثر وزرای آقای خاتمی از چه طیفی و کسانی بودند؟ همین الآن هم آقای هاشمی معتقد است که متولی دوم خرداد ایشان بوده. پس این "نه" در دوم خرداد به چه بوده، به چه کسی بوده؟
- در روزنامه های اصلاح طلب مردم را دلفین نامیدند که بالا و پایین می پرند!
- در یکی از گزارش های سازمان بازرسی کل کشور آمده است که در زمان ریاست جمهوری خاتمی "چندین" میلیارد دلار برداشت اضافه از حساب ذخیره ارزی شده و آن هم "بدون اجازه مجلس" بوده است. این در حالی است که در دوره اخیر بیشترین برداشت از این حساب با "اجازه مجلس" بوده است. یعنی مواردی جزیی داریم که با تفسیر هزینه ای برداشت شده و آنهم با ذهنیتی که جزء اختیاراتش بوده اتفاق افتاده است، البته عدد بزرگی نبوده است.
- در دوران اصلاحات وقتی حرف از وضعیت اقتصادی میشد،مسئولین دولتی از تمام ترفندها برای منحرف کردن اذهان عمومی از این موضوع استفاده میکردند.حتی یکی از مسئولین بی شرمی را به جایی رساند که بصورت علنی به شعور اجتماعی مردم توهین کرد وگفت:"اگر ما مرگ موش هم بدهیم،مردم برای گرفتن آن صف می بندند." حال همینان دم از مشکلات اقتصادی دولت نهم میزنند. از طرفی همه ی ما کم و بیش از پروسه های تدوین شده در دوران اصلاحات برای براندازی نرم نظام مقدس جمهوری اسلامی خبر داریم و امروز چهره ی جدیدی از امثال آقای خاتمی می بینیم که خود را پیرو مکتب خمینی کبیر(ره)میدانند. اینها همان مصداق شاه سلطان حسین ها هستند که مقام معظم رهبری در سخنرانی اخیرشان به ما از سردمداری آنان هشدار دادند.
- متاسفانه ویژگی شخصیتی آقای خاتمی به شکلی است که همه را دور خودش جمع می کند و زمینه اعتماد دشمن را فراهم می کند.
- مگر ما یادمان رفته که همین اصلاح طلبان محترم مثل سازمان مجاهدین بیانیه دادند در حمایت از طالبان!
- چرا بوش از اصلاح طلبان حمایت می کند؟ چرا بسیاری از آنها اعلام برائت نمی کنند از مواضعی که بوش و مثل بوش روی آن سرمایه گذاری کرده اند!
- خاتمی رییس جمهوری است که با افتخار علت پف آلود بودن چشمش و تاخیر در جلسه هیات دولت رو نگاه کردن فوتبال تا پاسی از شب می دونه ! (مراجعه به سایت ابطحی) .
- خاتمی کسی است که عملا نابودی دین در برابر آزادی را خواستار است (سخنان خاتمی در دانشگاه) .
- طرح طرد ولایت فقیه در زمان خاتمی مطرح شد. البته که طرفدارانش باید عکس امام رو پاره کنند (در دانشگاه تهران). مگر عکس رهبر عزیز رو آتش نزدند. مگر شهید و شهادت را به مسخره نگرفتند و کسی که امام آن را رهبر خود دانسته بود به کودکی دیوانه که عقل نداشته و جو گیر شده توصیف نکردند .
- تورم زمان خاتمی به گفته بانک مرکزی بیست و پنج درصد بوده .
- مبلغ 50000000000 دلار برداشت از صندوق ذخیره ارزی طی سالهای ریاست جمهوری خاتمی جارو کردن حساب ذخیره ارزی نیست؟
- کسانی که با دیدن چند صد نفر انسان که نصف انها هم مخالف هستند و در ضمن گزینش شده اند آنچنان خوشحال می شود که انگار تمام ایران انجا جمع است و در عین حال حضور چند صد هزار نفری مردم در استقبال از رییس جمهور را نمی بینید! انسانی که خوابست را می شود بیدار کرد اما کسی که خودش را به خواب زده هرگز.
- بمردم فشار اقتصادی و تحریم و کم پولی و سختی های موجود را تحمل می کنند اما خود فروشی و تر سویی و ذلت و دروغ گویی آشکار و از همه مهمتر توهین به امام امت و شهدا و دین و اسلام رو هرگز تحمل نمی کنند . و خوب می توانند فرق نوکر شجاع و کاری و شاه سلطان حسین های ترسو را از هم تشخیص دهند.
- خاتمی حرف زد و عمل کرد. بله درست است به حرف خود راجع به بی بند وباری های سیاسی و فرهنگی خیلی خوب عمل کرد همان چیزی که موافقان خاتمی دنبال آن بودند و هستند. اما آنها غافلند که: هر که با آل علی در افتاد ور افتاد.
- در دولت آقای خاتمی هر نه روز یک بحران بود (نقل از خود آقای خاتمی) .
- دوستان خوب به یاد دارند که دولت خاتمی آنی نبود که انتظار داشتند بلکه شد آنچه که نباید می شد و تبدیل به دولتی شد بدتر از دولت سازندگی. دیگر آیا کسی پیدا می شود که بر گوشه گوشه دولت خاتمی نقد نداشته باشد؟ از کدام نقطه قوت دولت خاتمی حرف می زنید که اینگونه آزموده ایی را دوباره فرصت امتحان می دهید؟ جای تاسف و درد است برای کسانی که یا ندانسته دم از طرفداری خاتمی می زنند یا آگاهانه منتظر دوباره رسیدن خاتمی به دولت برای رهایی از قید های انسانی و اسلامی هستند.
- برای شما چه مهم است؟ دست برداشتن از امام و رهبری و شهدا و انقلاب و حمایت از مظلومین و به قدرت رسیدن سکولارهای روشنفکر؟ اگر در پی این هستید باید قاطعانه به محمد خاتمی رای دهید و اگر در پی حفظ ارزشهایمان هستید و برایتان شکم گرسنه کشاورز بیچاره مهم است پس حرفی از خاتمی نیاورید که وقتی کشاورز بدبخت ما شبش به سختی به صبح می رسید جناب خاتمی در برن سوییس مشغول شعر و فلسفه بود و تحقیر ملت بزرگی به نام ایران.
- دوستان اگر امام و رهبری ودین قبول ندارید، وصیت نامه کوروش کبیر را به شما پیشنهاد می کنم که بدانید آیا خاتمی با همه دین گریزیش آیا به گفته های کوروش توجهی کرده است که ملت را در سال 2003 به اجنبی های از خدا بی خبر نفروشد؟
- این بزرگوار جانش را نتوانست برای انقلاب (بدلیل ماموریت در آلمان) و در جنگ تحمیلی(اونم حتما دلیل دیگری داشته که اون دلیل هشت سال طول کشیده!) فدا کنه حالا بعد از سی سال بعد از انقلاب و دو دوره ریاست جمهوری می خواد این کار را انجام بده !
ادامه دارد....................................
¤ نویسنده: احمدی
با احمدیاش به دشمنان میتازد
با هرکه شود عنایت حق همراه
هرکس که بود مقابلش میبازد
غده فتنه صهیون لجن آلود شود
میشود وعده حق ،کاش فقط زود شود
در ژنوضربه تیغ جملات دکتر
غده را باز برش داد که نابود شود
کاری نمود آنکه ز دنیا بر او سلام
صیاد در ژنو به جای صید خود افتاد به دام
دانی که چیست معنی آن ترک کنفرانس
یعنِ گریخت دشمن از آن منطق کلام
ما دیر زمانی است ستادی هستیم
در راه خدا مرد جهادی هستیم
از دشمن و دوست گر ملال آید باز
ما رهرو احمدی نژادی هستیم
گفتند مهندس است و شاد آمده است
سی سال گذشته تا به یاد آمده است
گفتیم مبارک است، این معجزه ایست
کز مکتب احمدی نژاد امده است
در سایه امن اتحادیم همه
جان در ره اسلام نهادیم همه
با رهبر فرزانه چو بیعت داریم
پس یاور احمدی نژادیم همه
ما طالب پاکی و صفائیم هنوز
ایرانی و حامی ولاییم هنوز
در حمله قدرت طلبان نااهل
ما حامی احمدی نژادیم هنوز
ما عاشق کیش کربلایی هستیم
دلبسته ان روح خدایی هستیم
در فکر خطای خود بمیر ای دشمن
چون بار دگر پی رجایی هستیم
افکار امام را منادی باشیم
در قافله نیک نهادی باشیم
گر عشق امام و رهبری در دل ماست
حق است که احمدی نژادی باشیم
آنان که به دولت نهم خندیدند
در عرصه بی کفایتی گندیدند
با طعنه به قطره قطره خون شهید
با ساز و نوای دشمنان رقصیدند
این کلبه، سرای عدل و داد است بیا
اینجا سخن از «وان یکاد» است بیا
در محفل ما حرف چپ و راست مزن
این خانه ی احمدی نژاد است بیا
ای احمدی نژاد؛
از نسل گل و نجابت نور تویی
محبوب زمان به وادی نور تویی
سوگند به آیه آیه دفتر عشق
مظلوم ترین رئیسجمهور تویی
پویش دعوت ازخاتمی
موج است ولی به انجماد افتاده
چون کاه به دست گردباد افتاده
این پویش خاتمی است یا لرزانک
این لرزه ز احمدی نژاد افتاده
شمشیر ز رو بسته جهاد آمده اند!
انگار به جنگ عدل و داد آمده اند
اینان هدف از قیامشان رهبر ماست
با حمله به احمدی نژاد آمده اند
محمودی و از نژاد نوروز توئی
در سنگر حق، همیشه پیروز توئی
سوگند به آیه آیه ی دفتر عشق
مظلومتر از رجائی امروز توئی
از نسل گل و نژاد فروردینی
مانند بهار، سبز و عطر آگینی
تو بوی شلمچه می دهی ای گل من
چون باکری و همت و زین الدینی
برای دسترسی به تو داد لازم نیست
رحیل و کوچ و عبور از بلاد لازم نیست
چه غم اگر که نباشی تو از بنی الزهرا
برای احمدی بودن نژاد لازم نیست
دیری است به دنبال کسی می گردیم
محتاج حضور روشن یک مردیم
این است که از میان مردان خدا
ما روی سوی احمدی نژاد آوردیم
تا روی مه و خوب تو دیدیم
از هر چه چپ وراست بریدیم
با مردم ایران تو چو یعقوب
با خصم شدیدی و دهان کوب
رزمنده و در صف جهادیم هنوز
نابور گر ظلم و فسادیم هنوز
سوگند به روح قدسی روح الله
ما یاور احمدی نژادیم هنوز
یا امام بعد از تو سخت شد کارمان
مدتی آشفته شد افکارمان
آمد اما عاقبت مردی شریف
یک تنه فوجی ز دشمن را حریف
شد ولایت را چونان سدی سترگ
مردِ ریز اندامِ پرکارِ بزرگ
معتقد، دلسوز و خوب و باسواد
عشق من محمود احمدی نژاد
مرد صلابت و جهاد ، محمود احمدی نژاد
عزت و عمر تو زیاد ، محمود احمدی نژاد
تخریب و فحش و توهین کار مخالف توست
حمایت رهبری تائید دولت توست
ما تجربه تلخ زمستان داریم
بد خاطره از هوا پرستان داریم
مست از قدح ولایت حاج محمود
ما دیده به رأی مستان داریم
¤ نویسنده: احمدی
جهت اطلاع پیدا کردن از برخی از شبهات مربوط به دولت نهم می توانید به ین وبلاگ مراجعه نمایید:
پاسخگوی برخی از شهات در مورد دولت نهم:
http://www.raja10.blogfa.com/post-15.aspx
¤ نویسنده: احمدی
¤ نویسنده: احمدی
مدیرمسئول روزنامه کیهان در یادداشتی که امروز منتشر کرد، دلایل 9 گانه خود را برای اثبات اینکه احمدی نژاد بهترین گزینه برای ریاست جمهوری 4 سال آینده ایران است، بیان کرد. متن کامل این یادداشت در ادامه آمده است:
آیا این تلقی فراگیر که احمدی نژاد شایسته ترین گزینه برای ریاست جمهوری آینده است، با برخی از انتقادهای جدی که نسبت به دولت نهم و شخص ایشان وجود دارد، در تناقض نیست؟! یادداشت پیش روی درباره این گزاره "به ظاهر متناقض" است و چرایی شایستگی احمدی نژاد برای ریاست جمهوری دهم را با استناد به امتیازهای برجسته و غیرقابل انکار و بعضاً منحصر به فرد او پی می گیرد و بر این واقعیت نیز چشم نمی بندد که «فقط آنهایی که دیکته نمی نویسند غلط ندارند» و کسانی که به هنگامه نبرد، کنج عافیت می گیرند و در خانه می نشینند، زخم برنمی دارند!
1- "نمایش نقطه ایده آل" یکی از شگردهای رایج و پرمصرف در عملیات روانی است که این روزها در حجم انبوهی از سوی دشمنان بیرونی و دنباله های داخلی آنان علیه احمدی نژاد به کار گرفته می شود. حریف در این شگرد، روی نقطه ایده آل به عنوان خروجی قابل قبول یک پروژه انگشت می گذارد و از این طریق می کوشد تمامی گام های بلند و اقدامات مثبت و مؤثری را که برای رسیدن به آن نقطه ایده آل انجام گرفته نادیده انگاشته و بی ثمر جلوه دهد. به عنوان مثال در جریان جنگ تحمیلی، سقوط صدام و فروپاشی حزب بعث عراق نقطه ایده آل ما بود و در پایان جنگ، اگر چه به این نقطه نرسیدیم ولی طرف پیروز جنگ بودیم چرا که با حمله صدام، قرار بود انقلاب اسلامی برچیده شود، نظام جمهوری اسلامی ایران سقوط کند، کشورمان تجزیه شود، خوزستان به یکی از استان های عراق تبدیل شود و... دشمنان به هیچ یک از این اهداف رسماً اعلام شده خود نرسیدند، بنابراین بدیهی است که ایران اسلامی طرف پیروز جنگ بوده است ولی حریف با این استدلال که صدام سقوط نکرده است، جمهوری اسلامی ایران را در تحقق اهداف خود "ناکام"! و طرف شکست خورده جنگ معرفی می کرد!، مسخره نبود؟!
2- احمدی نژاد در آغاز کار از اهداف بلند و سرنوشت سازی به عنوان نقاط ایده آل دولت نهم یاد کرد که آرزوهای بر زمین مانده مردم و نظام بود؛ اهدافی نظیر، تأکید بر آموزه های اسلامی و انقلابی، اولویت دادن به محرومان و مستضعفان، مبارزه با مفاسد اقتصادی، توزیع عادلانه ثروت، ایستادگی در مقابل باج خواهی دشمنان، پاکدستی و ساده زیستی دولتمردان، جلوگیری از ریخت و پاش بیت المال، مبارزه با رانت خواری، تلاش و کار بی وقفه و پیوسته و...
اکنون 3 سؤال مطرح است. اول این که آیا می توان در ارزشمند بودن اهداف اعلام شده کمترین تردیدی داشت؟ و دوم آن که آیا احمدی نژاد برای رسیدن به این اهداف، همه تلاش و تمامی شب و روز خود و کابینه اش را به کار نگرفته است؟ و آیا در این راه هیچ لحظه ای را از دست داده است؟ و سوم آن که کدام چشم واقع نگری می تواند، موفقیت های فراوان و شگفت انگیز احمدی نژاد و گام های بلندی که برای تحقق این اهداف برداشته است را نادیده بگیرد؟ هرچند که در برخی از موارد به دلیل طبیعت طولانی مسیر، هنوز به نقطه ایده آل نرسیده باشد. مثلاً درباره اهدافی مانند مبارزه با مفاسد اقتصادی، آیا می توان یک نمونه -فقط یک نمونه- از بی توجهی دولت به این پدیده و یا دست داشتن دولتمردان در اینگونه پلشتی ها را آدرس داد؟ راستی چرا شماری از مفسدان اقتصادی در دولت های گذشته برو بیا و آلاف و اولوف فراوانی داشتند و در دولت نهم همه مفسدان اقتصادی در صف مخالفان احمدی نژاد ایستاده اند؟ و...
3- دولت نهم با تلاش پیوسته و شبانه روزی -که اگر نگوئیم از مرز طاقت فرسایی گذشته است، به یقین باید بپذیریم روی این خط قرار دارد-، گفتمان کار و تلاش بی وقفه را با 2 شناسه "انقلابی" و "مردمی" نهادینه کرده است. این تحول بزرگ که به تدریج حلقه های میانی و بدنه دولت را هم فرا می گیرد، نیاز حیاتی نظام و آرزوی دیرینه مردم بوده است که متأسفانه در دولت های سازندگی و اصلاحات مورد توجه جدی قرار نگرفته بود. کدام مسئول و دولتمردی را می توان آدرس داد که در اوج پرکاری به اندازه یک چندم احمدی نژاد فعال و در همان حال تلاش بی وقفه او با 2 ویژگی انقلابی و مردمی توأم بوده یا باشد؟!
یکی از وزرا که سابقه ای طولانی در جبهه و جنگ دارد و سال های متمادی است روزانه فقط یک وعده غذای سبک می خورد، برای نگارنده تعریف می کرد، در یکی از سفرهای استانی آقای احمدی نژاد متوجه این ویژگی او شده بود. تصور نگارنده این بود که حتماً احمدی نژاد ایشان را ملامت کرده که چرا چنین می کنی؟ ولی واکنش آقای رئیس جمهور این بود که مبادا کار نمی کنی که تپل! مانده ای؟! شاید این واکنش آقای احمدی نژاد سختگیرانه بوده است، شاید! ولی فرهنگ او همین است، کار مداوم برای مردم با امید به رضای خدا و پاداش اخروی.
4- احمدی نژاد، سازوکار و مسیر حرکت دولت را که متأسفانه طی دو دهه گذشته از محور اصلی فاصله گرفته بود، به بستر اصلی بازگرداند. گفتمان امام و انقلاب را نه فقط بر زبان که در میدان عمل به کار گرفت و دقیقاً به همین علت -و فقط به همین علت- دشمنان بیرونی و دنباله های درونی آنها که این بار سربازی فداکار و از خودگذشته را پا به رکاب رهبری می دیدند و حاکمیت دوباره گفتمان اصیل انقلاب را در افق ایران اسلامی رصد می کردند، با همه توان به او تاختند و عجیب آنکه از یک سو عملکرد او را کم اهمیت جلوه می دادند و از سوی دیگر برای مقابله با روش و منش او از هیچ خصومت، توطئه و تبلیغ سوء، چشم نمی پوشیدند... خدا بر درجات حضرت امام(ره) بیفزاید که در اینگونه موارد خطاب به امریکا و اسرائیل می فرمود: «اگر می گویید چیزی نشده پس چرا اینهمه سروصدا می کنید»؟!
کینه توزی دشمنان بیرونی از آن روی بوده و هست که دولت نهم را در اصرار بر مواضع امام و رهبری قاطع و جدی ارزیابی می کنند و دنباله های داخلی آنها نیز با حضور دولت اصولگرا، رشته های چندین و چند ساله خودرا پنبه شده می بینند. اگر سیاست خارجی دولت نهم موفقیت آمیز نبوده است، چرا امریکا و متحدانش برای مقابله با احمدی نژاد و دولت نهم، این همه هزینه می کنند و خود را به آب و آتش می زنند؟ آیا امریکا دوستدار ایران است؟ راستی چه شده که امریکا و برخی از احزاب و گروه های داخلی روی یک نقطه اشتراک نظر کامل دارند و آن، این که رئیس جمهور آینده هرکه می خواهد باشد فقط احمدی نژاد نباشد، چرا؟!
5- در محور حملات خارجی و داخلی به دولت نهم دقت کنید، اکثر قریب به اتفاق این حملات قبل از آن که متوجه احمدی نژاد باشد، حمله به مبانی انقلاب، اسلام و نظام جمهوری اسلامی است. به بیان دیگر، احمدی نژاد بهانه است و دشمنان «مستی بهانه کرده و گریه می کنند»! شعار اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود، سخن حضرت امام(ره) و سیاست رسمی نظام است. مبارزه با مفسدان اقتصادی، تأکید رهبر معظم انقلاب است. ایستادگی در مقابل باج خواهی قدرت های استکباری، خواست امام، آقا و مردم بوده و هست. مقابله با رانت خواری، قانون جمهوری اسلامی است، اولویت دادن به محرومان و مستضعفان و جلوگیری از مفت خوری کلان سرمایه داران نظر صریح امام، رهبری و آرزوی مردم است و... بنابراین احمدی نژاد با عرض پوزش «کتک خورش ملس است» و برخلاف بعضی ها که حفظ منافع خود را بر پاسداشت اسلام و انقلاب و منافع ملی ترجیح می دهند، در مقابل این تهاجم گسترده شانه خالی نمی کند. در میان «باباشمل»های تهران -همان کلاه مخملی ها- رسم بود وقتی کسی به آنها می گفت «تو بمیری»! شانه خود را تکان داده و می گفتند «رد کردم»! یعنی، چرا من به خاطر تو بمیرم!
6- دولت نهم توده های عظیم مردم مؤمن و انقلابی را که متأسفانه طی چند سال گذشته تقریباً غریب مانده و از مسئولیت ها دور بودند، به کانون سیاست پردازی و تصمیم سازی وارد کرد. نگاهی به اعضای کابینه شامل وزرا و معاونان رئیس جمهور نشان می دهد که اکثر قریب به اتفاق آنها اگرچه افرادی با تخصص های بالا هستند ولی پیش از ورود به دولت نهم، ناشناخته بوده اند. همین پدیده در مسئولیت های میانی هم به وضوح قابل دیدن است، معاونان وزرا، مدیران کل، استانداران، فرمانداران، رؤسای ادارات و... این در حالی است که دولت نهم مطابق آمار موجود کمترین جابه جایی را در سطح کارشناسان بدنه داشته است اگرچه تغییرات در سطح وزرا- البته به قصد کارآمد کردن کابینه و صرفنظر از درستی یا نادرستی آن- چشمگیر و بیرون از حد انتظار بوده است.
به کارگیری نیروهای متعهد اما ناشناخته، ضمن آن که از ایستایی و گردش مسئولیت در حلقه ای محدود جلوگیری کرده است، سپردن کار مردم به افرادی از جنس خود آنها نیز بوده است که نزدیکی و پیوستگی «مردم- دولت» نتیجه طبیعی آن است.
7- سفرهای استانی، حضور بی واسطه در میان مردم و تشکیل جلسات کابینه در تمامی نقاط کشور که در مواردی پای هیچ مسئولی حتی در سطح مدیرکل نیز به آنجا نرسیده بود، مصداق بدون ابهامی از مردم سالاری دینی است. پیش از این هم رؤسای جمهور به استان ها سفر می کردند ولی آن سفرها، بیشتر به یک بازدید تشریفاتی شبیه بود و یا به منظور افتتاح فلان طرح و پروژه صورت می گرفت اما، سفرهای استانی هیئت دولت نهم، حضور جدی کابینه و تصمیم سازی در استان مربوطه است. ضمن آن که پیوند و همدلی مردم از اقوام و مذاهب متفاوت را در پی دارد.
8- نگاهی به صف حامیان و مخالفان دولت بیندازید، آیا درس آموز نیست که توده های مؤمن و انقلابی مردم یعنی همان ها که به قول حضرت امام(ره) صاحبان اصلی انقلاب هستند در دایره بزرگ طرفداران دولت قرار دارند و تمامی دشمنان تابلودار بیرونی و داخلی انقلاب، نظیر آمریکا، اروپا، اسرائیل، گروهک های تروریستی ضدانقلاب، مفسدان اقتصادی، حرامخواران و برخی از احزاب داخلی که پرونده سیاهی از حمله به ارزش های اسلامی و انقلابی و همخوانی با قدرت های بیرونی دارند در حلقه مخالفان سرسخت دولت نهم جای گرفته اند؟ و صد البته، حساب منتقدان دلسوزی که به پاره ای از عملکردهای دولت و یا شخص رئیس جمهور انتقاد دارند و رفع آن را به نفع نظام می دانند، از حساب مخالفان یاد شده جداست. و در این میان، برخی از مردم نیز نسبت به مسائلی نظیر گرانی و تورم گله مند هستند که گلایه آنها شنیدنی و پذیرفتنی است ولی باید به این نکته توجه داشت که اگر مشکلی در میان است- که هست- مشکل مشترک دولت و مردم است، نه آن که دولت در برخورد با اینگونه مشکلات و دغدغه های مردم حساب خود را از آنان جدا کرده باشد. و تاکید دوباره بر این سخن خطاب به رئیس جمهور محترم ضروری است که حساب نقدهای دلسوزانه و خیرخواهانه را از مخالفت خوانی های حرفه ای! جدا کنند و اگر دومی را به حساب نمی آورند -که چنانچه منطقی بود باید ارج نهند- اولی را قدر بدانند و بر صدر بنشانند، چرا که همه چیز را همگان دانند و تصمیم عقل جمعی بر تصمیم سازی فردی، به یقین برتری دارد.
9- اکنون باید گفت؛ در مقایسه میان دستاوردهای بزرگ دولت احمدی نژاد و کاستی های آن که با نقدهای جدی نیز روبرو بوده است، کفه دستاوردها سنگینی فوق العاده ای دارد و مثلاً اگر امتیاز احمدی نژاد بدون کاستی 100 باشد، مجموعه کاستی ها این امتیازات را حداکثر به 90 می رساند و نتیجه آن که این 90 بر صاحبان امتیازهای خیلی پائین تر برتری غیرقابل انکاری دارد.
¤ نویسنده: احمدی
آجرلو:اظهارات فائزه هاشمی، توهین به شعور مردم است
عضو کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی، اظهارات "فائزه هاشمی" را نبش قبر کردن برخی از شعارهای زیبا از سوی یک طیف خاص در دوران انتخابات دانست و گفت: این شعارها امروز جواب نخواهد گرفت.
"فاطمه آجرلو" نماینده مردم کرج در مجلس شورای اسلامی در واکنش به سخنان اخیر فائزه هاشمی که انتخاب چادر و رنگ مشکی از سوی بانوان ایرانی را مورد انتقاد قرار داده بود، اظهار داشت: با توجه به مقارن بودن این بحثها با زمان انتخابات، چنین سخنانی، شعارهای به ظاهر زیبا اما در واقع توهین به شعور مردم و فعال کردن بخش خاکستری جامعه است.
وی، مطرح شدن طرح چنین مسائل و صحبتهای فریبنده را برای جلب نظر یک قشر و طیف خاصی دانست تا یکبار دیگر این طیففعال شده و به پای صندوقهای رای بیایند.
وی با تاکید بر اینکه اینگونه اظهارنظرها ، ابزاری برای تبلیغات انتخاباتی است، افزود: ما ایرانیان به بعضی از داشتهها و ثروتهای غنی خود افتخار میکنیم که یکی از این داشتهها چادری است که ثروت تمدن ایرانی به شمار میرود.
آجرلو در ادامه افزود: چادر زنان ایرانی ضمن آنکه به عنوان یک نماد از غنای فرهنگی و تمدن باستانی برخوردار است، به ارزشهای اسلامی گره خورده و باعث فخر زنان ایرانی شده است.
این عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی گفت: با نگاهی به تاریخ و تمدن ایرانی، دوره 250 سالهای را خواهیم یافت که حکومت ایران به دست بانوان بوده و در آن دوره، نماد هر رشد و تعالی چادر زن ایرانی بوده است.
آجرلو، گره خوردن با اسلام و جای گرفتن اسلام در نهاد ایرانیان را به دلیل همین نگاهها و غنای فرهنگی دانست و گفت: نگا ه به چادر به عنوان یک ابزار یا پوشش محدود کننده نگاهی غیرعلمی بوده و کسانی که اینگونه مطرح میکنند، لازم است پژوهش علمی داشته و عمیقا
¤ نویسنده: احمدی
اظهارنظر فوق کارشناسی! موسوی درباره نقدینگی و ادغام شوراها
اظهارنظرهای متناقض میرحسین موسوی در حوزههای مختلف، به نقاط جالبی رسیده است، به طوری که سایت حامی وی در انتشار مشروح سخنرانی وی در دانشگاه مازندران به نقل از او افزایش نقدینگی را حاصل انحلال 18 شورای عالی دانست.
سایت کلمه در خبری با عنوان "افزایش نقدینگی، حاصل انحلال هجده شورا"، به نقل از موسوی نوشت: نزدیک 18 شورای تاثیرگذار و مهم را در یک شب منحل کردیم. برای همین اصلا غیرعادی نیست که ظرف 3 سال نقدینگی ما به بیش از 2 برابر افزایش مییابد.
این اظهارنظر در حالی از سوی نخستوزیر 68 ساله دهه 60 بیان شده است که گویا وی اطلاعی از زمان ادغام شوراها در دولت و میزان رشد نقدینگی به تفکیک سالهای اخیر ندارد.
بنا بر این گزارش، موسوی در حالی انحلال شوراها را عامل رشد نقدینگی میداند که این شوراها 18 بهمن 86 با ابلاغ مصوبه هیئت وزیران توسط معاون اول رئیسجمهور در کمیسیونهای دولت ادغام شدند اما رشد بالای نقدینگی به سال 85 و نیمه اول 86 باز میگردد و از نیمه دوم این سال و در سال بعد (87)، در اثر سیاستهای انقباضی بانک مرکزی این رشد به صورت قابل توجهی کاهش یافت.
برابر آمارهای بانک مرکزی، متوسط رشد نقدینگی طی سالهای 84 تا 86 33،5 درصد است که این میزان در 9 ماهه اول سال 87 با حدود 10 برابر کاهش به 3،9 درصد رسید.
¤ نویسنده: احمدی
20 دلیل برای رای ندادن به احمدینژاد
سایت ستادهای مردمی احمدینژاد در مطلبی تحت عنوان "چرابه احمدینژاد رای نمیدهم؟شما متهم هستید آقای دکتر!" نوشت:
گروه ارتباطات مردمی ستاد امتداد مهر- ثانیه نیوز
مهدی شهر/ م.ی
سلام دکتر احمدی نژاد
من در دوره قبل به شما رای ندادم و این دوره نیز با کمال افتخار به شما رای نخواهم داد. دلایل این رای ندادن بسیار مهم هستند که برای اطلاع مردم عزیز منتشر می نمایم.
1) شما شان ریاست جمهموری را شکستید و با مردم کوچه و بازار ، جوانان و پیران روستایی هم صحبت شدید. جلال و جبروت رییس جمهور در تعداد ماشین های ضدگلوله شیشه دودی نهفته بود، وقتی این کاروان از خیابان ها عبور می کرد دشمنان ما از این هیبت می ترسیدند. اما اکنون کجاست آن هیبت؟ کجاست آن شکوه؟ ...
2)از وقتی که شما در سال 84 وارد عرصه انتخابات شدید تا کنون به طور متوسط ماهی یک پیامک در مورد شما به دستم می رسد، مطمئنم خیلی از مردم چنین وضعیتی داشته اند، اگر هر کدام از پیام ها 30 ثانیه وقت افراد را به خود اختصاص دهد و هر پیام تنها برای 5 ملیون نفر ارسال شده باشد، چقدر وقت مردم را تلف کرده اید، شما که ذهن ریاضی خوبی دارید، لطفا محاسبه کنید! تازه در اکثر پیام ها حرف های بدی نیز زده می شود، گناه این حرف های زشت هم پای شماست چراکه اگر به صحنه نمی آمدید ما این پیام ها را نداشتیم، داشتیم؟
3) راستی شما به چه حقی روزی 5- 6 ساعت استراحت می کنید و مابقی را به کار مشغول هستید؟ شاید برخی خام اندیشان گمان کنند که این کار پسندیده است و جای گله نیست. اما باید به آنها یادآوری کنم کسی که در مسند ریاست جمهوری است وقتی بدین گونه فعالیت کند پس از مدتی به این نتیجه می رسد که وقتی انسان می تواند 19 ساعت کار کند چرا نکند؟ پس ساعت کاری کارمندان و کارگران هم باید به این حالت تغییر کند!
4) آقای احمدی نژاد 4 سال گذشت اما ما هنوز به آنچه که در سند چشم انداز پیش بینی شده نرسیده ایم! چهار سال برای تحقق چشم انداز بیست ساله کم است؟!
5) دکتر، شما هیچ اعتقادی به صنعت گردشگری ندارید، به خارج می رویداز این جلسه به آن جلسه سفر استانی می روید از این شهر به آن شهر فقط سخنرانی و جلسه و دیدار و ...آیا نباید به عنوان یک مسئول حداقل در ایام نوروز به گردشگری ارج نهاده و در ویلایی در شمال یا کیش و یا ...اقامت گزینید؟
6) در سایتها آمده بود که ازدواج فرزندانتان در خانه پدر خانمش با حضور 40-50 میهمان برگزار شد، وقت نماز هم، نماز به امامت شما اقامه شده است.اولاً عدالت شما به سبب آنچه در بالا گفتم و در ادامه خواهد آمد زیر سوال است. ثانیاً مگر نشنیده ای که مردم بر دین زمامداران خویشاند ، اگر خدای نا کرده مردم از راه شما یاد بگیرند و عروسی ها را در این سطح و اندازه برگزار کنند ، آیا فکر کرده اید که چه تعداد افراد از کار خود در رستورانها بیکار خواهند شد؟این کار شما جزضربه به این قشر زحمتکش چه تفسیری دارد؟
7) در مطبوعات خواندم که طبق بررسی یک مرکز تحقیقاتی ، توهین مستقیم به رئیس جمهور در رسانه ها در مورد دو رئیس جمهور سابق تنها به تعداد انگشتان دست اتفاق افتاده است. اما در مورد شما تا چند ماه پیش، بیش از هزارو پانصد بار. یاد بگیرید! فضا را مثل گذشتگان آزاد بگذارید تا رسانه ها حرف بزنند، اگر نگذارید حرف بزنند آنها مجبور می شوند توهین کنند!!!
8) نمی دانم چه کسی به شما دکترا داده است، شما هنوز اعداد را نمی شناسید . آقای به اصطلاح دکتر شما وقتی مدرسه یا دانشگاه نمره 11 می گرفتید خوشحال بودید یا زمانی که 19 می گرفتید؟ اگر رویه امروز را داشته باشید حتما از یازده بیشتر خوشتان می آمده است! آیا خجالت نمی کشید که با افتخار اعلام می کنید عدد دو رقمی بیکاری را به عدد تک رقمی رسانده اید؟ یا شرم نمی کنید که عدد 18 درصد سود بانک را روی 12 نگه داشته اید؟ از دیگران یاد بگیرید که از تورم 20-25 درصد سال گذشته ناراحت و اندوهگین هستند، چرا که در کارنامه خودشان عدد بزرگ تر و درخشان تر 45 درصد وجود دارد.
9) به چه حقی وام برج سازان بدبخت را به کشاورزان و دامداران و بیکاران دادی؟ آقای عادل!!!
10) آقای دکتر شما آدم بدی هستید چونکه به قول مدیر مسوول آن روزنامه که مشاور آن آقا هم هست، وقتی مشائی خطا می کند، قطعا شما مقصرید. و البته به قول همان آقا وقتی فلانی خطا می کند مشاورانش تقصیر کارند و اگر نزدیکانش اشتباه کنند ربطی به وی ندارد.
11) آقای سیاست مدار، شما با اقداماتتان کاری کرده اید که چند سالی است لذت شدیدا محکوم کردن را در سیاست خارجی از ما گرفته اید، آنها می گفتند شما ناقض حقوق بشرید ما شدیدا محکوم می کردیم، می گفتند شما به دنبال سلاح هسته ای هستید ما شدیدا محکوم می کردیم ،... اما الان چه؟ شما به جای شدیدا محکوم کردن برمی گردید و به آنها می گویید شما خودتان ناقض حقوق بشرید، شما چرا از اسرائیل حمایت می کنید؟ شما زرادخانه اتمی دارید و آن را به کار می گیرید....
12) چند روز پیش سوار تاکسی شدم، بر روی شیشه تاکسی نرخ مسیر 240تومان درج شده بود، وقتی 250 تومان به راننده دادم و انتظار داشتم بقیه پول را برگرداند، راننده با ناراحتی گفت: ده تو من ندارم به شما بدم، اگر کرایه را رند می کردند نه شما اذیت می شدید و نه من. بنده ا ز این سخن راننده استنباط کردم که هر وقت عددی رند نباشد فساد پیش می آید و آن کار بد انجام خواهد شد. تقریبا همه افراد چنین چیزی را درک کرده اند. اما چگونه است که دولت محترم به این امر مهم واقف نیست و در مساله مهمی مثل مسکن، طرحی را با هدف ارایه رایگان زمین به اجرا گذاشته است با عنوان زمین های 99 ساله!! زمین 99 ساله شد طرح؟ 99 که با صد یک عدد فاصله دارد شد عدد؟ اگر بقال سر کوچه به شما بگوید قیمت این پفک 99 تومان است به او نمی خندید؟اینها همه نشان دهنده این است که دولت نهم فاقد پشتوانه کارشناسی است و شتابزدگی در آن موج می زند.
13) حتی آدم های عامی نیز می دانند که اگر رو در روی دزد بایستید و بگویید شما دزددید اموال مرا بازگردانید؛ ناراحت شده و عکس العمل نشان می دهد. در این مواقع باید از روش های مسالمت آمیز استفاده کرد. باید بگویید: ای عزیز! ای هلو! شما دزد نیستید بلکه شاید از روی اشتباه مالی را از من نزد خود دارید، بیایید گفت و گو کنیم اگر دوست داشتید آن را به من برگردانید اگر دوست نداشتید خوب! بحثی نداریم!
البته شاید جایی هم لازم باشد فریاد برآورید که من زیر بار زور نمی روم (مگر آنکه آن زور، پرزور باشد!)شاید در این حالت دزد به اموال دیگر ما نیز طمع کند، اما ما را نخواهد زد .
اما شما چه کردید؟ در سازمان ملل چه گفتید؟ در دوربان 2 چه به نمایش گذاشتید؟
14) شنیده ام که سیب زمینی مازاد کشاورزان را از آنها خریده و رایگان توزیع کرده اید، در این مورد چند نکته قابل توجه است:
*چون مردم ما آنقدر از سطح فکری پایینی برخوردارند که با یک سیب زمینی رایگان ممکن است رای خود را به این و آن بفروشند،شما نمی بایست این کار را می کردید!
*اصلا نباید سیب زمینی مازاد را می خریدید تا کشاورزان تنبیه شده و بدانند که هر سال چقدر از زمینشان را به کشت اختصاص دهند.
* یا مثل سال های گذشته سیب زمینی را می خریدید اما آن را به گونه ای از بین می بردید تا کسی از آن استفاده نکند .
* راستی سلامت مردم چه می شود؟ مصرف زیاد سیب زمینی چه تبعاتی دارد؟
15) شنیده ام فرزندتان را به سربازی فرستاده اید، شما که نمی توانید برای فرزندانتان کاری بکنید و او را به سربازی نفرستید چطور باید از شما انتظار داشت که برای ملت ایران کاری انجام دهید؟
16) خیانت های دولت نهم جبران ناپذیر است؛ از جمله این خیانت ها بالابردن سطح توقعات مردم است. دولت کار را به جایی رسانده که مردم آن روستای دور افتاده ، آب آشامیدنی بهداشتی می خواهند و مردم آن منطقه برای فرزندانشان شغل طلب می کنند!! آقای رییس جمهور در کجای دنیا سراغ دارید مردم بیمارستان و راه بخواهند؟!
17) مگر قرار است همه کارهای بزرگی که نیاز کشور است در دولت شما اتفاق بیفتد؟ ریسک پذیری شما در اجرای طرح هایی که گذشتگان آرزوی آن را داشته اند و انجام نداده اند به چه معناست؟ آیا نشان از خود بزرگ بینی و خود برتر بینی شما نیست؟ طرح تحول اقتصادی، طرح سهمیه بندی بنزین، طرح سهام عدالت،...
18) محمود احمدی نژاد چرا همه آمارهای شما به گونه ای مشکل دارد؟ همه طرح هایی که اجرا کرده اید، حتی عددهایی که بانک جهانی در مورد رشد تولید ناخالص داخلی،افزایش میزان خصوصی سازی،افزایش رشد اقتصادی،افزایش فعالیت های عمرانی و.. داده است مشکل دار است. آمارهای شما فاقد اعتبار است،خودتان را اصلاح کنید! هر چیزی که به نحوی به شما ارتباط پیدا بکند فاقد ارتباط است. البته بیانصاف نیستیم ضعف ها را می بینیم و حتی آن را برجسته هم می کنیم.
چرا کشور را به سمت نابودی می برید؟ آیا دیگر بس نیست ، می خواهید کشور را به قهقرا ببرید.
19) الان را نمی دانم اما شهردار که بودید از خانه برای ناهارتان غذا می بردید و غذای شهرداری را نمی خوردید، این کار نشانه چیست؟ آیا جز استثمار کردن و نادیده گرفتن حقوق زنان چیز دیگری است؟ بیچاره همسرتان که میبایست صبح زود بیدار می شد و غذارا آماده می کرد و لابد تا شب هم منتظر می ماند تا ظرف نشسته را به خانه بازگردانید تا بشوید، البته این سرنوشت غمبار و محتوم زن ایرانی است. چگونه می توان از شما انتظار دفاع از حقوق زن را داشت؟
20) آقای دکتر شما متهم هستید که به خط امام خیانت کرده اید. چراکه صحیفه نور را خوانده و تلاش کرده اید که به آن عمل کنید. مگر با صحیفه نور خواندن می شود خط امامی شد؟ ببینید برخی افراد که سابقه دار تر از شما هم هستند نگاهشان به خط امام چیست و چگونه با آن برخورد می کنند. یکی از همان روش ها را باید ادامه دهید.
*مطابق دانستن خط امام با دستخط امام و عکس امام.
*تغییر خط امام با جملات درگوشی امام با آنها یا خاطراتی که البته جز امام و خود فرد شاهد دیگری ندارد.
*تاویل خط امام بر اساس فکر خود و آنچه که دوست دارند اتفاق بیفتد.
شما از صحیفه نور یاد گرفته اید که به محرومان توجه کنید،استکبارستیز باشیدو... اینها ظاهر کلمات امام است ،نباید با توجه به ظاهر کلمات امام به خط وی خیانت نمایید.
به هر حال امیدوارم که در دوره دهم رای نیاورید
¤ نویسنده: احمدی
¤ نویسنده: احمدی