3 خبرهایی داغ داغ از همه چی 4 |
با این حال، دفتر صانعی بهجای اعلام عذرخواهی وی، اقدام به فرافکنی کرد و در حالی که تصویر مربوط به این سخنان موهن در اینترنت پخش شده است، ادعا کرد اظهارات صانعی یک حکایت بوده و ربطی به فرد خاصی ندارد.
در این زمینه، برخی سایتهای نزدیک به وی نیز اقدام به رفوی این اظهارات شنیع کردند و حاضر نشدند کوچکترین انتقادی به گوینده آن که خود را مرجع تقلید نیز میداند، بنمایند.
متن کامل این سخنرانی را که سراسر توهین و اتهام به نظام اسلامی است، منتشر میکند تا مشخص شود که چگونه برخی افراد بهنام مرجعیت شیعه را بازیچه اغراض سیاسی خود کردهاند. همچنین در این متن کاملاً مشخص است که هتاکی صانعی متوجه رئیسجمهور است و فرافکنیهای وی نمیتواند مانع از آشکار شدن حقیقت باشد.
آنچه که هنوز در این میان، مبهم است سکوت مدعیالعموم و عدم انجام وظیفه قانونی خود در برخورد با این جرم آشکار است.
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
لااله الاالله و لا نعبد الا ایاه مخلصین له الدین و لوکره المشرکون
این ذکری است که در ماه شعبان هزارمرتبه باید گفته شود و بنده از آن دوران کودکی که
1325 را من یاد دارم که به اصفهان بودم و فوت مرحوم آیت الله سید حسن اصفهانی و درگیریهای قوام و مصدق و درگیریهای بعد تا حتی دستیگری امام سلام الله علیه اما هیچگاه چنین حالتی برای بنده پیش نیامد حتی شهید کردن عزیزانی که در دوره های مختلفی در رژیم به شهادت رسیدند، همچون نیک نژاد، صفارهرندی، امانیها و دیگران و فشارهایی که می آمد فراوان، حتی فشارهایی که طاقت فرسا بود اما در عین حال مطمئن بودیم که این فشارها نتیجه خوبی خواهد داد که چون به هرحال مسئولین نظام فکری خواهند کرد و جلوی فشارها را خواند گرفت و ما هم گاه و بیگاه به آنها تذکر می دادیم و تا حدی هم عمل می شد. اما امسال هیچ نتوانستم بخوانم، نمی دانم که شماها موفق شدید یا نشدید این فشاری است که مسائل روز برای بنده آورده است.
به عنوان یک مسلمان، به عنوان یکی که از 1334 تقریباً خدمت امام امت بودم تا آخر زندگی امام را خودتان مطالعه کنید، از دروغگویان و دروغ پردازان نگیرید، از کسانی که امام را برای منافع خودشان می خواهند، نگیرید، خودتان مطالعه کنید. بردارید صحیفه امام را مطالعه کنید، کامل تر از صحیفه نور است یا صحیفه نور را مطالعه کنید. دوستان امام را ببینید که به کجا رفتند؟ یکی پس از دیگری شهید شدند و به شهادت رسیدند، امروز هم عده ای دیگر از آنها که در رأس نظام بودند، زندان هستند که می گویند می خواستند رژیم را یا نظام را عوض کنند. آیا باور کردنی است؟ آیا این عزیزان که هرکدامشان که از نظر خانوادگی دارای خصوصیت خاصی هستند، من نمی خواهم یکی یکی اسم ببرم. خانواده هایی متدین متعهد، آیا جناب آقای مهندس موسوی که من 25 سال او را می شناسم، خودش را خانواده اش را نیاکانش را می شناسم، همه خصوصیات زندگی ایشان را می شناسم، تصمیم داشت که رژیم را به هم بزند؟ او تصمیم داشت که مردم را کف خیابانها به خاک و خون آغشته کند؟ او تصمیم داشت اموال مردم را به یغما ببرد؟ او تصمیم داشت مغازه ها را بشکند؟ او تصمیم داشت از بالا یک جاهایی گلوله بزنند و قلب مردم را نشانه بروند؟ من به شما عرض کنم در این نظام مهندس موسوی از نظر تدین و تعهد یا بی نظیر است یا کم نظیر (صلوات حضار) من به شما عرض کنم مهندس موسوی در طول این سالیان نمی خواستم عرض کنم اما چون مرا تحت تأثیر احساسات قرار دادند دوستان مجبور شدم این جمله را بگویم مهندس موسوی در زمان امام سلام الله علیه مقلد امام بود و وجوهاتش را به وسیله شیخ حسن صانعی اخوی بنده می داد خدمت امام.
آن صانعی که شما صحیفه نور را بردارید و نگاه کنید و ببینید درباره او چه فرموده امام و چه گفته امام؟ نگاه نکردید ولی بروید مطالعه کنید به وسیله او وجوهاتش را می داد خدمت امام. از بعد رحلت امام خودش و خانواده اش و دخترانش و قوم و خویشانش هرسال یک بار جناب آقای موسوی از تهران می آمد قم، وجوهاتش را مثلاً 50 هزار تومان 100هزار تومان و... هیچ بحث ریاستی هم در کار نبود، عوامفریبی و کلک نبود، چون تازه بنده را نمی توانند که کلک بزنند. بنده هم سه پشتم آخوند است، هم خودم یک معتقداتی دارم، امام می فرمود روحانی برجسته است. آن وقت هم زمینه کلک نبود می آمد وجوهاتش را می داد، پیکانش را سوار می شد و برمی گشت. بحث 50 هزار تومان و 100هزارتومان نیست، بحث عقیده است، بحث اعتقاد است. و هربار که می آمد، درسی به بنده می داد از نظر سیاست حتی گاهی من اطلاعیه می دادم ایشان در تهران به وسیله کسی پیغام می داد که فلانی این جمله اطلاعیه شما انسب این بود که تغییر پیدا کند. شما بروید پدرش را ببینید.
روحانیون عزیز متفکرین الحمدالله کم و زیاد به عربی آشنا هستید، بردارید این کتاب ابحدود و تعزیرات فقهی ما را بخوانید هیچکس حق ندارد مجرمی را عذاب مضاعف کند. بردارید بخوانید در باب جهاد یا حدود اسیری که فردا بناست اعدام شود، باید آب بهش داد، غذا به او داد، اگر جرمی که مرتکب جرمی شده است که حد دارد، مریض است، نمی شود در حال مریضی او را حد زد. امیرالمومنین سلام الله علیه فرمودند هنگام تجرید و حبس و تحدید و تخویف اقرار معتبر نیست. تجرید یعنی قطع ارتباط یک نفر با خارج. اقراری که از کسی سر بزند که من اینجا عرض می کنم ارتباط با خارج ندارد، نه روزنامه دارد، نه رادیو نه ملاقات این به فرموده امیرالمومنین که ما دم از او می زنیم و معمولاً برای منافعامان از او استفاده می کنیم، او می فرماید این اقرار محترم نیست، این اقرار هیچ ارزشی ندارد. حبسش کنار، تخویف و تحدیدش کنار، تجرید نه اینکه لباسش را درآورند این که برمی گردد به تخویف و تحدید، تجرید یعنی تخلیه اطلاعاتی و قطع او از خارج و یا تمام روحیه اش یکدفعه عوض بشود. (بر خلاف ادعای صانعی آقایان ابطحی در سوئیتهایی نگهداری میشوند که مجهز به رادیو و تلویزیون است و روزنامه نیز در اختیار آنها قرار میدهند که این مسئله را خانوادههای این دو نفر نیز تأیید کردهاند.)
خوب این کار یک کار خوبی است همه روحیه ها را اینگونه می شود عوض کرد ما اصلاً احتیاجی به تبلیغ و هدایت نداریم که ناراحتی نداریم که من امروز چند خطر را به شما هشدار می دهم و نه تنها خطر راه را هم عرض می کنم. خطر اول امام زدایی با اعمال با گتفار و رفتار و امروز می بینید که برخی در خارجند و از اوضاع ما اطلاع ندارند حالا یا مقصر یا غیر مقصر می بینید بعضی اشکال را به دیگران سرایت دهند از آنها به امام هم سرایت می دهند . این کمال بی انصافی است. آنجایی که دیدید که سخنگویان سراغ امام می روند بروید زندگی امام را مطالعه کنید ببینید امام چگونه بود با این همه اعمال ناروا به نام قانون اساسی به نام اسلام، ما چه می کنیم با امام؟ جوانان این که الآن در حال انجام است ضد رفتار و اعمال امام است امام در آن پیام هشت ماده ای فرمودند که اگر وارد جرمی شدید و چیز دیگری دید حق گزارش ندارد من ندیدم اما شنیدم در مشهد که بودم گفتند یک کسی اظهارنظر کرده است گفته بله رفتیم فلان جا آنجا کتابهای ناجور بود و ما کتابهای ناجور را آوردیم. اول اینکه تو حق نداری کتاب ناجور و جور را تشخیص بدهی به توچه ارتباطی دارد به قدرتت نناز. ما اینقدر از این قدرتها دیدیم ذلیل شدند گریه می کردند بعد آقازاده آیت الله شهید بهشتی قدس الله فرمودند که اینها کتابهای پدرم بود آورده بودند اینجا گذاشته بودم آنجا حالا شده کتاب ضاله که باید جمعش کرد. به توچه که جمعش کنی؟ مگر تو را فرستادند کتب ضاله را جمع کنی بعد هم با کمال قدرت اینجوری، بعد هم دعوا سر لحاف ملانصرالدین است اینهمه کشته شدند و به خاک و خون آغشته شدند آن یکی می گوید من نبودم رفیقم بود.
داستانی بود که می گفتند من نبودم رفیقم بود قصه ای بود که 9 ربیع ما بازی می کردیم انجام می دادند این خلاف فرموده امام است. امام فرمود میزان رأی ملت است. یکی از مسئولین که در درجه اول واسطه بود از یک جایی آمده بود خودش رده دوم و سوم بود گفتم ابطال کنید انتخابات را، آسمان که به زمین نمی آید گره ای را که می شود با دست باز کرد، خیلی راحت ابطال کنید دوباره انتخابات را شروع کنید با یک شرایط خاصی. او گفت نه تقلب نبوده است. گفتم تقلب نبوده که یک کسی گفت من هفتاد دلیل می آورم که در حوض آب نیست یکی دیگه گفت من یک دلیل می آورم که در حوض آب هست بغلش کرد پرتش کرد در حوض. گفت حالا آب هست یا نیست. حالا کار را به جایی رساندند که الآن ابطال انتخابات نتیجه به حال آن افراد نخواهد داد. هرچه قدر فشار بیشتر بشود، آگاهی زیادتر می شود، تنفر بیشتر می شود و من نمی د انم چه عاملی سبب این کار شده است، من ماندم در آن. شما می دانید که برای نام امام سلام الله علیه برخی جاها یک صلوات می فرستند این خرد کردن امام است. نباید امام را خرد کرد. شما یادتان باشد هرجا اسم امام آمد بلند و خیلی قوی 3 صلوات بفرستید. این از صد فشنگی که می خواهند در خیابان بزنند به قلب مردم برای آنهایی که می خواهند امام را خرد کنند تا خودشان مهم شوند، بدتراست. در خانه ها عکس امام را بگذارید، در مغازه ها بگذارید، در مساجد منبر می روید، 3 صلوات با خون شهید بهشتی ها و مطهری ها و صدها هزار شهید دیگر. سفره پهن شده را همه می توانیم دنبالش را بگیریم. وقتی سفره گسترانیده شد همه می شویم انقلابی اما به یاد آن روزی که امام را می خواستند دستگیر کنند اواخر سنه 41 بود، جوانی بودیم جهرم من وعده داشتم برای منبر رفتن آخوندها می دانند چه شیعه و چه سنی دعوت ماه رمضان یعنی زندگی. ولی حالا دیگر یک جور دیگر شده است. اما آنوقت مردم اداره می کردند روحانیت شیعه و سنی را.
یک شخصی بود در قم، محترم بود اسمش را نمی خواهم ببرم. آن هم در رابطه با نظام حکومت بود در رابطه با امام. خبر داد به امام که می خواهند امشب شما را بگیرند، ما یک جوانی بودیم، 7، 8 نفری بودیم در بیرونی خانه امام خوابیده بودیم که وقتی می خواستند بیایند امام را بگیرند، نگذاریم امام را بگیرند. بیش از این اطلاع نداشتیم. یک شب امام وقتی آمد دید ما آنجا هستیم فرمود شما اینجا چه می کنید؟ گفتیم ما آمدیم جان شما را حفظ کنیم. امام یک لبخندی زد، منتهی تخطئه نکرد. امام بنا نداشت تخطئه کند. شما ببینید امام تمام آنهایی که در طول انقلاب زحمت کشیده بودند، در نهضت از بعضیهاشان هم ناراحت بود ولی در عین حال نگهشان می داشت، نمی گذاشت له شوند. من اسم نمی خواهم ببرم. داستان خود بنده را نمی دانم گفتند یا نه. این امام است و این چیزی است که برای آن مردم خون دادند. آقای اخوی نقل می کرد که وقتی امام می خواست سمت دادستانی را به شما بدهند، من رفتم خدمت امام سلام الله علیه گفتم که شما می دانید در حکومتها یک کسی می آید در حکومت به هرحال لجن مال می شود می رود بیرون. نمی گذارند سالم بماند تهمت و افترا بهش می زنند. امام فرمود که من او را می شناسم من او را می شناسم. این تعبیر من است که به بار می گویم ایشان یکبار بیشتر نفرمود. آقای اخوی می فرمود که من چند قدم دور شدم حالا مقایسه کنید امام را و کسانی که می خواهد سرکارشان بیاید و ارتباطشان را با دوستانش فرمود آقای صانعی برگرد یعنی چی برگرد؟ من برگشتم. فرمود آقای صانعی اما شما را قبل از اخوی شناختم تحلیل اخوی این بود که وقتی گفته شما را شناختم امام احساس کرد با آن لطافت روحش احساس کردم که مرا خوب نمی شناسد لذا فرمود برگرد. این زمان نصب آن هم زمان استعفا.
حکومت اسلامی حداقل باید با آنهایی که زحمت کشیدند، خوب رفتار کند این کلاس اول سیاست است. منتهی چه کنیم خدا عقلشان را گرفته است. الحمدالله الذی جعل اعدائنا من الحمقا، کلاس اول سیاست است. احترام اطرافیانتان را نگه دارید اینهایی که 30 سال در نظام زحمت کشیدند، نگهشان دارید. گرهی را که می شود با دست باز کنید با دندان باز نکنید یادتان باشد نگذارید امام زدایی شود. اگر یک جایی رفتید و یک کسی از امام سخنی نگفت بعد که پایین آمد به او بگویید شما از امام سخنی نگفتید، اگر فردا شب رفتید و گفت چه بهتر اگر فردا شب هم نگفت شما با او ارتباطتان را قطع کنید. البته روحانیون وابسته به مردم و الا غیروابسته که کاری به مردم ندارد. باز یادتان باشد همه اهل قلم و نویسندگان تعبجم وقتی که حرفی می زنم عمل نمی شود. آقای مروارید که یکی از ارکان نهضت بود می فرمود من لرزاده منبر می رفتم سی شب هر شب می گفتم چایی مرا کمرنگ تر بیایید هر شب پررنگ می آوردند حتی شبهای آخر. من به عدد سلولهای بدنم گفتم امام مگر نمی گویید ویژگی دارد بزرگانی که سخنرانی کردید بسیار سخنرانیهایتان عالی بود یکی از یکی بهتر، حالا من حافظه ام ضعیف است یادم رفته است. چرا به امام می گویید رحمت الله علیه بگویید سلام الله علیه خوب این قرآن است "خُذ من اموالهم صدقة تطهرهم و تزکیهم بها وصل علیهم ان صلواتک سکن لهم"، یعنی بگو صلی الله علیه حالا ما از سلام الله علیه گفتن باک داریم رحمت الله گفتن در همان مسیر گاهی قرار می گیرد نمی خواهم بگویم قرار گرفته است. این یک جهت.
دو؛ ما موظفیم هر رسانه ای که دروغ می گوید و خلاف می گوید خودمان را به آن رسانه ها وابسته نکنیم. روزنامه ای دروغ می گوید رادیویی دروغ می گوید تلویزیون دروغ می گوید بنده منبری دروغ می گویم بنده روحانی دروغ می گویم خودمان را به او وابسته نکنیم حداقل گوش به حرفهایش ندهیم که مباد تحت تأثیر قرار بگیریم. مخصوصاً اعمال ماه مبارک رمضان می رسد اطمنیان است به آن حرفهای رسانه های دروغ؟ فردا پنجم ماه پس فردا ششم است و اول ماه است. رسانه ای که صدها نفر را گرفتار بند می کند افتخار می کند ما اینها را آوردیم. با توهین و تحقیر این است اسلام؟ بازجویی می خواهید بکنید چرا تحقیر چرا یک لباس خاص؟ چرا با یک وضع خاص؟ اینها اسلام است اگر اسلام است بحثی نیست. باور نکنید و برای حقوق مردم بروید مظلومیت ها را بیابید مظلوم تر کدام است. در حقوق الله، تحقیق لازم نیست. اما در حقوق الناس تحقیق لازم است بروید هرجایی که مظلومیت مردم را بیان می کنند بروید آنجا را گوش کنید با خبر شوید چه بر سر مردم می گذرد و چه بر سر افراد می گذرد شما خواهید گفت که فایده دارد فایده اش تنفر است. تنفر خطرناک است باری هر حکومتی. اولین خطر این است که باید باج دهد هرچه حکومت بیشتر مردم متنفر می شوند بیشتر باید باج دهد البته یک جا تنفر زیاد می شود دیگر باج ندارند بدهند همه چیز را دادند نفت را دادند گاز را دادند ثروت های معنوی را داند دیگر چیزی ندارند المفلس فی سبیل الله دیگر چیزی ندارند آنجاست که آن حکومت مستبد ظالم نقشه دیگر می کشد. تنفر خیلی خطرناک است برای حکومت ها، عزیزان من مأیوس نشوید آگاهی دهید با زبان لین و نرم. پس توجه به رسانه های دروغگو خلاف قرآن است ان جاءکم فاسق بنبأ فتبینوا حالا می گویند این مال غرب بوده است حالا چون این روزنامه و رادیو اسلامی است نه نمی شود. چی چی این اسلامی است اسلام که دروغ ندارد اسلام که خلاف ندارد این هم مطلب دوم.
مطلب سوم خطر سوم گرفتار اسیر فکری نشوید. امروز تمام تلاش جنایتکاران برای این است که مردم را ناآگاه نگه دارند فلذا از کوچکترین آگاهی می ترسند. از اینکه یک نفر با یک نفر تماس بگیرد می ترسند. از گورستان می ترسند مگر گورستان هم ترس دارد؟ البته شبها آدم می ترسد از گورستان ولی روز که نباید ترسید. گورستان بانک هست آتش بزنند مغازه های مردم است آتش بزنند. با ترس که قضیه حل نمی شود خوب آمده سر قبر مرده اش حالا شهید شده است خوب دستتان درد نکند اقلاً بذارید برایش فاتحه بخوانم.
در سابق، از مرده ها به نفع کثرت خودشان استفاده می کردند می خواستند بگویند کثرت ما زیاد است طایفه ما زیاد است. الهیکم التکاثر حتی زرتم المقابر کوپن من یادم است 1324 کوپن که می دادند شناسنامه مرده هایشان را می آوردند کوپن می گرفتند. اما این را دیگر ندیده بودیم که از مرده و قبرستان هم بترسند. چه ترسی دارد بله شب آدم از مرده می ترسد که این هم وهم است. روزش نمی ترسم ولی شبش می ترسم. آگاهی بدهید حقوق مردم را تذکر بدهید و بدانید کمتر جریانی مثل جریان امروز باعث تنفر مردم از برخی از مسئولین شده است اما این آقایان می گویند نه بنده می گویم بله آنها می گویند نه حداقل من می گویم 13 میلیو ن و 14 میلیون قبول کردید. عدد 13 نحس بود که می گویند نحس است ولی غلط است. روز دوشنبه روز نحسی است هرکاری که دوشنبه باشد، به نتیجه نمی رسد. رحلت رسول الله(ص). (صلوات کم رمق حضار) من گفتم برای امام 3 بار صلوات بفرستید ولی برای پیغمبر لااقل یک صلوات بفرستید. (صلوات حضار) حالا دیگه نفرستید.
یک آقایی گفت ما یک آقایی داریم که عوامفریبی ها زیاد شده است. مردم بازایان آگاه شدند. امام مردمی ساخته است که کلاه سرشان نرود. گفت ما یک آقایی داریم که مرتب امام زمان را می بیند که چپق می کشد، قلیان می کشد، سیگار می کشد بیا ببرمت سراغ آن آقا که با آن آقا تماس داشته باش. ول کن این آقا را. چه کار داری با حجت الاسلام و المسلمین گفت باشه این آدم زرنگی بود گفت بروم از خودش بپرسم بعد بیام برویم. آمد سراغ خود آن شخص. گفت شما امام زمان را می بینید گفت این حرفها چیه؟ کی من امام زمان را می بینم کی توجه داشتم به این حرفها من کجا دیدم. گفت: ابداً محال است. برگشت به آن مرید گفت که دیدی که تو گفتی امام زمان را می بیند من رفتم سراغ خودش گفت نه من امام زمان را نمی بینم گفت: اشتباه شما هم همین است. همین حرف هایی که می خواهند سر ما کلاه بگذارند، دیگر گذشت، دیگر نمی توانند. عوامفریبی می کنند بعضی از این آقایان. گفت بله امام زمان را می بیند از حرامزادگی اش دروغ می گوید. (خنده حضار) این هم مطلب دوم.
یادتان باشد هرکجا به نام هدفتان است حوضر پیدا کنید. هرکجا نیست در خانه بنشینید. یادم است از قم سوار شدیم رفتیم تهران بچه طلبه بودم جمع شده بودیم مسجد شاه سابق می خواستیم تظاهرات گفتیم که مسئله انجمنهای ایالتی و ولایتی بود که می گفتیم مشروطه به استبداد برنمی گردد. 4 تا و نصفی آدم بودیم. ولی می گفتیم مشروطه به استبداد برنمی گردد. دوستان انقلاب و امام مترصد بودند کجا حرکتی به نفع امام است شما هم مترصد باشید. کجا حرکتی به نفع هدفتان است بروید شرکت کنید.
آخرین مطلبم که عرض تمام شود و هم حق صاحبان قلم اندیشه روحانیون اینکه اسلام آمده برای ریشه یابی. مسائل سطحی خیلی مهم نیست آنچه مهم است ریشه یابی است ولولا نفر من کل فرقه طائفه لیتفقهوا ... لعلهم یحذرون آیه را هم نمی دانم درست خواندم یا نه. تفقه نه به معنای مسئله بلد بودن، این تفقه یعنی ریشه یابی شما در مسائل سیاسی مطالعه کنید فکر کنید بنشینید بحثهای شهید مطهری و بهشتی را مطالعه کنید فکر کنید. هرجا می توانید آگاهی بدهید حرف بزنید. ریشه یابی مهم است و این ریشه یابی است که می تواند خیلی کارها را پیش ببرد. یکی از این ریشه یابی ها این است که همه بازی هایی که الآن دارد در می آید بازی است. همه اش بازی ننه نخودیه. یا قصه مگسی خر مگسی می خوای بگم می خوای نگم همه اش سرکاری است. نه اضلاع حساب شده است این را بیار آن را ببر. اینها همه اش بازی است همه اش برای این است که اقتدار افرادی را بالا ببرند. من محال می دانم رو جریان عادی برخی افراد عزل شوند. محال عادی می دانم. و اما برای اینکه آقایان اقتدار بدهند می گویند این را عزلش کن این را نصبش کن این را ببر اینهایی که شما می خوانید و یا برخی از نمایندگان محترم می گویند طفلکها می گویند و درست می گویند ولی این بحثها مطرح نیست. بازی است سرگرمی است. وای به حال ملتی که سخن روزشان غیر دردشان باشد. درد، درد زندانی است. اسیر ظالمین امروز. درد، درد آنهایی است که وزنشان را کم کرده است. شوخی می کنند و می گویند سونا بوده است. درد آنجایی است که نمی گذارند سر جنازه عزیز کرده اش بنشیند فاتحه بخوانند. درد آزاد کردن اینهاست. چه مانعی دارد تمام قرارها را تبدیل کنند من نمی گویم خلاف قانون. حالا ماه رمضان است همه قرارها را تبدیل کنید. بگویند بروید خانه هایتان بعد بیایید دادگاه. چون یکی از راه های قرار اینجور نیست که بنده مسائل را بلد نباشم. بنده هم در حکومت بودم هم در آخوندی بودم خیلی بلدم. البته بعضی وقتها کلاه سرم می رود بحثی نیست مسئولیتم را نمی توانم درست انجام دهم گاهی. شیطان می آید کلاه سرم می گذارد البته اگر من سر شیطان کلاه نگذارم. اما اینجوریه که می شود همه این زندانیها را آزاد کنند. خوب شما می گویید اقرار کردند اقرار هم بحثی نداشته است. دادگاه قرارشان را زودتر تمام کند ماه رمضان است ماه رحمت خداوند است روزه می خواهیم بگیریم. خوب بروید دیگر بعد از ماه رمضان بیایید. آسمان به زمین می آید. بگذارید ماه رمضان آنهایی که جوانهایشان کشته شدند، بروند سر قبرهایشان دعا بخوانند. شماها اگر فرزند ندارید نمی دانید کشته شدن یک فرزند یعنی چه آقایان خیال می کنند خودشان با خاک نبات بزرگ شدند. به قول ما اصفهانیها همه بچه های این مملکت با خاک شیر نبات بزرگ شدند. صد میلیون بدهید به یک پدری بگویید بچه ات را بده نمی دهد. این فرهنگ دینی است. فرهنگ اسلامی است. صاف قلبش را نشانه بگیرید و بعد در زندان مننژیت بگیرد و مرض مسری بگیرد. مرض مسری آنهایی که مسئولند مسئو مرض مسری هم هستند در زندان نگه دارید مرض مسری می گیرند. یادتان باشد همه چیزها بازی است.
باز به دانشمندان عرض می کنم اسلام را ریشه یابی کنید اسلام دین سهولت اسلام دین آسانی است اسلام دین موازین است پیغمبر فرمود انما یقضی... اسلام عقل جمعی را بر عقل فردی مقدم می دارد. محال است اسلام بگوید 60 میلیون یک جور بگویند یک نفر جور دیگر بگوید آن را عمل کنید. اینکه خلاف عقل است خلاف همه چیز است. 50 میلوین یک جور بگویند 20 میلیون جور دیگر شما 20 میلیون را عملی کنید. اینکه ترجیح راجع بر مرجوع است. و شاورهم فی الامر پیغمبر مشورت می کرده است. در امور مشورت می کردند و امرهم شوری بینهم ریشه یابی کنید. بنده یک مقداری از این احکام را ریشه یابی کردم بارها به اینها گفته بودم قبل از این مسائل حالا که فایده ای ندارد. گفتم بیایید این حرفهای مرا بیایید به نام خودتان بزنید و قانون را بر طبق آن بگذرانید. همین حرفهایی که زده ایم تا حالا. چون بنده معتقدم بزرگان ما در شرایطی نبودند چه علمای اهل سنت چه شیعه که ریشه یابی کنند. من یک وقتی عده ای از اهل سنت و مسیحی ها از امریکا آمده بودند 6 سال پیش به وسیله یکی از رفقا آمده بودند منزل ما عرض کردم تمام آیات قرآن راجع به نداشتن حق برای کفار است، کافر حق ندارد چنین کند و چنان کند نه غیرمسلم و کافر غیر غیرمسلم است، کافر یعنی کسی که می داند اسلام حق است و علیه او تبلیغ می کند. تمام حقوقی که شما در رساله عملیه دارید، ارث نمی برد، دختر نمی شود به او داد و... همه اش مال کفار است و خلاف عقل هم نیست. کسی که می خواهد از امنیت اسلام استفاده کند و می داند اسلام حق است و در عین حال علیه او صحبت می کند. متأسفانه گفت که صدای ما به جایی نمی رسد حالا که به هیچ جا نمی رسد الحمدالله جوری شدیم که در یک ذره از گناهان این آقایان شریک نیستیم. سپاس مر خدا را حمد مر خدا را. خدا جوری کرد که خدا در این گناهان آدمکشی و شکنجه که یکیاش کافی است که آدم را خالد در جهنم کند و من قتل مؤمنا متعمدا فجزاؤه جهنم خالدین فیها قتل یک نفر غیر از قتل یک جریان است. این آیه را تفسیر کردند به قتل جریان شما یک جریان را می کشید یک جریان دیگر را احترام می کنید این جزائش جهنم است خالدین فیها. بنده الحمدالله هیچ نیستم ما را مخالف می دانند با این حرفها شکر می کنند خدا را. می گویند 4 نفر دور و برش را گرفتنند که البته مهم نیست که مردم مهمند همه اش مردم اند و هیچ چیز غیر از مردم نیست. ما آخوندها را مردم اداره کردند چطور شده است با مردم درگیریم. آن آخوندی که با مردم درگیر می شود، بی انصافی می کند کیفرش را می بیند آخوندها را چه کسی اداره کرده است در طول تاریخ از دهن زن و بچه اشان کم کرده اند داده اند به من خوردم. 18 سال تمام بلااستثناء شب جمعه رفتم تهران منبر بروم چهار شاهی بگیریم زیر بار برخی نروم. دو ماه محرم و صفر می رفتم بلااستثناء می رفتم تهران بر می گشتم به مدرسه حقانی سابق درس می دادم و دوباره بعد از ظهر مسجد امام و می رفتم که غیر از خدا زیر بار کسی نروم. غیر از خدا و ائمه معصومین و خوبان و غیر از پاکان و غیر از قرآن و احکام اسلام.
نکته آخر اینکه آقایان مسئله اتحاد اتحاد بین مسلمانان است می گویند چرا اختلاف بهوجود آوردید ظالم و مظلوم همیشه اختلاف دارند. راه اتحاد بین مسلمین را آقای بروجردی اعلام کرده است بعضیهایش را من کلک می دانم قبول هم نمی کنم دانشمندان اهل سنت هم قبول نمی کنند و می گویند کلک می زنید. آیت الله واعظ زاده خراسانی بحثی دارد آقای بروجردی قدس سره مرجع علی الاطلاق وقت جامع الاحادیث شیعه بنویسد برادران اهل سنت ما به مسلمانان اینگونه می نگریم. آیت الله واعظ زاده خراسانی که جزء اصحاب نویسنده آن کتاب بود می فرمود که کتاب الطهاره را ما نوشتیم روایات شیعه را جمع کردیم روایات از کتب اهل سنت را هم جمع کردیم رسیدیدم به کتاب الصلاة یک مقدار از کتاب الصلاة را هم نوشتیم یکدفعه دیدیدم که آقازاده آقای بروجردی آمد که گفت که آقا می فرماید که تمام این روایاتی که از اهل سنت نقل کردید خط بزنید و پاک کنید که ما هم مجبور شدیم و پاک کردیم و جامع الاحادیث شیعه شد روایت شیعه. بعد یک روز آقا محمد حسن آمد گفت می دانید چرا آقا فرمودند خط بزنید گفتیم نه! گفتند این قدر فشار آوردند به آقای بروجردی که تو داری تشیع را از بین می بری، آقای بروجردی از فشار ترس عوامفریبان مرتجعان مجبور شد که روایات اهل سنت را خط بزند. بابا روایات اهل نست را نوشتن تشیع را از بین نمی برد تشیع با این از بین می رود که بگویند آخوندهایش دزدند. این تشیع را از بین می برد. در مقابل 200میلیون بگوید که آخوندها بچه هایشان دزدند خودشان هم دزدند 30 سال دزدی شده است. این چه حکومت تشیعی است که 30 سال دزدی شده است؟ تازه حالا فهمیدند حالا البته پول و دلارها می رود ترکیه و تکذیب می شود من نمی دانم. به هرحال تشیع را نسبت دزدی می برند، اینها افترا است اینها تعزیر دارد حق ندارد به یک کس معلومی بگوید آقا تو دزدی! آن هم در مقابل 200 میلیون بیننده! مگر کسی حق دارد هر حرفی را بزند. بله کلی مانعی ندارد. یک عده ای در نظام دزدی کرده اند. بروید ببینید اما این افترا این تعزیر دارد گوبنده اش اگر سوگند خورده است در مجلس که احترام مردم را حفظ کند حنث قسم کرده است. چون می دانید در مجلس در مقابل قرآن به خدا سوگند می خورند این هم کفاره دارد هم حنثش معصیت کبیره است. آن وقت دوباره روز از نو روزی از نو. گفت از حرامزادگی اش است دروغ می گوید والا امام زمان را می بیند. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
¤ نویسنده: احمدی