این بانوی جوان که مایل به افشای نام خود نیست و پدر و مادرش زاده ایران هستند، دو سال پیش هنگام سفر به ترکیه با شوهر کنونی خود آشنا شد و با او ازدواج کرد و دارای یک دختر کوچک است.

این بانو می گوید که ادعای مقامات امنیتی اسرائیل دائر بر این که «همسر ایرانی وی ممکن است در اسرائیل به یک خطر امنیتی مبدل گردد، قابل قبول نیست و دولت اسرائیل باید حساب مردم خوب ایران را از حساب رژیمی که از نابودی این کشور سخن می گوید جدا بداند».

به گفته او: «بسیاری از ایرانیان اسرائیل را دوست دارند و خواهان همزیستی با این کشور هستند و اظهارات سران ایران را در مورد نابودی اسرائیل رد می کنند.»

ازدواج در استانبول

بانو الف – سین همسر خود را دو سال پیش در یک کاباره شرقی در شهر استانبول ترکیه ملاقات کرد.

همسر او یک خواننده ایرانی است که به ترکیه آمده به این امید که بتواند از آنجا به یک کشور دیگر مهاجرت کند.

آنها خیلی زود دوست شدند و به هم خو گرفتند و همانجا ازدواج کردند و بانوی اسرائیلی از همسر خود باردار شد و پس از بازگشت به اسرائیل برای آوردن شوهرش به اقدامات قانونی پرداخت.

مقامات امنیتی اسرائیل می گویند که «البته آنها حساب ملت ایران را از حساب دولت آن کشور جدا می کنند.

ولی در عالم جاسوسی و خرابکاری شیوه های مختلفی برای رخنه دادن افراد به کشور دشمن وجود دارد که یکی از آنها استفاده از امور عاطفی است. آیا آن فردی که به عنوان خواننده ایرانی در کاباره استانبول کار می کند، نمی تواند یک عامل و یک مامور حکومت ایران باشد؟»

 مقامات اسرائیلی می گویند که هیچ اطمینانی نمی توان به این امر داشت.

بانو الف-سین اکنون حدود دو سال است که دوندگی می کند. او ابتدا به وزارت کشور مراجعه کرد و اعلام داشت که ازدواج کرده و خواهان آوردن شوهر خویش به اسرائیل است. نخست از او سند خواستند. همه اسناد را ارائه داد. گفتند باید چند ماه صبر کند تا درباره سابقه شوهرش تحقیق شود.

در پایان این مدت به او پاسخ رد دادند و گفتند که جریان مشکوک به نظر می رسد. آن بانو دوباره تقاضای رسیدگی کرد و به مقامات بالاتری در وزارت کشور اسرائیل پناه برد. باز هم پس از چند ماه به او پاسخ رد دادند.

شش ماه پیش در اسرائیل قانونی به تصویب رسید که به موجب آن جمهوری اسلامی ایران یک دولت دشمن محسوب می شود و شهروندان ایرانی غیریهودی نمی توانند تابعیت اسرائیلی بگیرند.

شکایت علیه وزارت کشور

خانم الف – سین به دادگاه اسرائیل شکایت برد و تقاضا کرد تصمیم وزارت کشور در مورد شوهر او باطل شود. ولی قاضی که خود یک بانوست، حکم داد که تصمیم وزارت کشور با استناد به قانونی که تصویب شده دارای اعتبار است و نمی توان آن را باطل کرد.

خانم قاضی در حکم خود نوشت که آن زن و شوهر می توانند در کشوری خارج از اسرائیل زندگی کنند. آن بانو از این حکم ابراز خشم می کند و می گوید که گرچه پدر و مادر او در غرب ایران زاده شده اند، ولی خود او متولد اسرائیل است و این سرزمین را وطن خود می داند و حاضر به مهاجرت به کشور دیگری نیست.

او همچنین می گوید که دختر خردسالش این حق را دارد که از محبت پدری برخوردار شود.

تنها یک امید برای این بانو و این مادر باقی مانده و آن شکایت به دیوان عالی عدالت اسرائیل است که بالاترین مرجع قضائی این کشور محسوب می شود.

دیوان عالی مسوول رسیدگی به شکایات شهروندان علیه مقامات کشوری و دولتی است و در موارد بسیاری به سود شاکی و علیه دولت رای داده است.

بانو الف – سین هنوز برای این فرجامخواهی وقت دارد و می کوشد که از طریق مراجعه به رسانه های همگانی و جلب افکار عمومی، وزارت کشور اسرائیل را به تغییر تصمیم خود وادار سازد

¤ نویسنده: احمدی